جابر (مفرداتنهجالبلاغه)جابر (به فتح جیم) یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای جابر بن عبدالله انصاری از اصحاب خاصّ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و یا به معنای جابر بن سمیّن است که حضرت علی (علیهالسلام) در بیانهایی خطاب به آنها، از این واژه استفاده نموده است. ۱ - مفهومشناسیجابر (به فتح جیم) به معنای «جابر بن عبدالله انصاری» از اصحاب خاصّ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده است. او از منقطعین به اهل بیت (علیهمالسّلام) بود که سلام و درود رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به امام باقر (علیهالسلام) رساند و حدیث معروف لوح را از حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) نقل کرده است. همچنین این واژه در نهج البلاغه به معنای شخصی بهنام «جابر بن سمیّن» نیز آمده است. ۲ - کاربردهااین واژه در مورد دو شخص در نهج البلاغه استعمال شده است که عبارتند از: ۲.۱ - جابر بن عبدالله انصاریامام (صلواتاللهعلیه) در بیانی به او فرموده است: «یا جابر قوام الدین و الدّنیا باربعة: عالم مستعمل علمه و جاهل لا یستنکف ان یتعّلم و جواد لا یبخل بمعروفه و فقیر لا یبیع آخرته بدنیاه... یا جابر: من کثرت نعم الله علیه کثرت حوائج الناس الیه فمن قام للّه فیها بما یجب فیها عرّضها للدوام و البقاء و من لم یقم فیها بما یجب عرّضها للزوال و الفناء.» ۲.۲ - جابر بن سمیّننام او در شعری که امام (علیهالسلام) در خطبه شقشقیه، به آن تمثّل نموده، آمده است. چراکه آن حضرت درباره مرگ ابوبکر و خلافت عمر میفرماید: «حتّی مضی الاوّل لسبیله فادلی بها الی ابن الخطاب بعده • • • شتّان ما یومی علی کورها و یوم حیّان اخی جابر، «فیا عجبا بینا هو یستقیلها فی حیاته، اذ عقدها لآخر بعد وفاته؛ چون ابوبکر خواست از دنیا برود، خلافت را بعد از خود به عمر بن الخطاب داد؛ متفاوت است دو روز من، روزی که بر جهاز شتر در بیابان بودم و روزی که در کنار حیّان برادر جابر قرار داشتم. (یعنی این دو روز یکی نیستند در اوّلی در فشار و در دومی در راحت بودم). » یعنی عجیب است که ابوبکر در زمان حیات خویش میگفت: «اقیلونی فلست بخیرکم؛ خلافت را از من بگیرید، بیعت خود را پس بگیرد، من بهترین شما نیستم.» ولی بعد از خودش آنرا به دیگری عقد کرد و تحویلش داد. بنابراین، این شعر مال اعشی میمون بن بصیر بن قیس است که وی از ندیمان و هم پیالههای حیّان برادر جابر بود که با وی عیش و نوش میکرد، که او چنین میگوید: «چقدر متفاوت است دو روز من • • • روزی که در هوای آتشین روی این ناقه در بیابانها سرگردان هستم و روزی که در نزد حیان مشغول عیش و نوش میشوم.» شارحان نهج البلاغه در وجه استشهاد با این شعر مباحثی مطرح کردهاند، که میتوان به این موارد اشاره نمود: ۲.۲.۱ - دیدگاه ابنمیثمابن میثم از مرحوم علم الهدی نقل کرده است که منظور از «یوم حیّان» حال ابوبکر و عمر است که هر دو به مراد خود رسیدند و مراد از «یومی علی کورها» خود آن حضرت (علیهالسلام) است که در زمان هر دو، در فشار بود. آنگاه ابن میثم در ادامه آورده است: شاید مراد از «یوم حیّان» حال آن حضرت (علیهالسلام) در زمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و از «یومی...» حال وی در زمان شیخین باشد که در زمان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پیوسته در اوج کمال بود و در دوره شیخین در زحمت و فشار! ۲.۲.۲ - دیدگاه نگارندهبه احتمال قوی منظور امام (علیهالسلام) نحوه فشارها و کثرت آنها در زمان عمر، است. چنانکه از وصف حالات عمر (در ایاّم خلافت) معلوم میشود. ۲.۲.۳ - دیدگاه محمدعبدهوی معتقد است وجه مشابهت با کمی دقّت معلوم میشود؛ که به دیدگاه نگارنده نزدیکتر است. ۲.۲.۴ - دیدگاه ابن ابی الحدیدمراد از این شعر آن است که در دوران هر دو: خلافت از دستم رفت؛ ولی آن دو روز متفاوت است زیرا در زمان ابوبکر بنیان و ارکان خلافت سست بود، ولی در عصر عمر روی قاعده در آمد و دارای ثبات و نظم گردید. با این تفسیر: منظور امام تعریف و تحسین عمر میشود با وجود آنکه، آن حضرت (علیهالسلام) بعد از این کلام، وضع عمر را بسیار بد و خطرناک ترسیم کرده و میفرماید: «فصیّرها فی حوزة خشناء یغلظ کلمها و یخشن مسّها...» ۳ - تعداد کاربرداین واژه سه بار در «نهج البلاغه» آمده است. ۴ - پانویس۵ - منبعقرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جابر»، ص۱۹۶-۱۹۸. ردههای این صفحه : مفردات نهج البلاغه | واژه شناسی واژگان نهج البلاغه
|